باز هم خبر ناگوار، هردم از این سرزمین سوخته خبری از غم و ماتم میرسد .شور و هیجانش در پایان به خشونت و سرکوب می انجامد و پرواز جوانانش ابدی میشود. چه همسایگانی داریم ما ! یاد ندارم از آنها کمکی به ایران رسیده باشد که شاید مقصر خود مائیم که نتوانسته ایم قدرت خود را بازبیابیم. آنها اگر فرصتی بیابند در ناجوانمردی دریغ نمیکنند. سردسته آنها هم روسیه که زمانی تکه های بزرگی از ایران را به چنگال گرفت و دست برنمیدارد از این نعش بیجان. گویا استخوانهایش را هم میخواد بدرد.
ایران را اشغال نظامی کرد ، توده ای ها را در ایران رهبری کرد تا رژیم گذشته را سرنگون کند ، کودتا را هدایت کرد ، به پیشواز رئیس دلت کودتا رفت، و این پرنده های شترمرغ نشان را به این حکومت غالب کرد و…
مرگ را برای کسی نمیخواهم ، زندگی را برای آزادی خواهان روسی میخواهم تا این حکومت خود را تغییر دهند و کشوری پر از صلح را به ارمغان بیاورند که مرگ را برای همسایه دیرین خود نخواهد.
لینک مطلب در بالاترین
برای چندمین بار در صدر اخبار؛ باز هم چه غمبار
ژوئیه 15, 2009 بدست arash
یک پاسخ
-
در ژوئیه 21, 2009 در 20:29 mosa
بیان دیدگاه