ازواج با زنان شوهر دار بر شما حرام شد مگر آن زنان که تصرف کرده اید!
آیه 24 سوره نسا
ایرانی وطن پرست در شهر در حالت نظامی | |
آرش در دروغگو ، حق مسلمت کو؟ | |
آرش در نماز جمعه؛ کمی دیرتر | |
« سند واگذاری ششدانگ… در دروغگو ، حق مسلمت کو؟ | |
ناشناس در و تباهی آغاز یافت -شاملو |
بنام خودم که رب العالمین و نماینده ولی فقیه در کائنات میباشیم.
از فحوای کلام شما اینگونه استنباط نمودیم که قصد استهزاء آیات ما را دارید.
همانا که آیات ما برای همه نشانه ی هدایت و رستگاری است و اصلا گمراهی توش نیست.
آیه ی مورد نظر شما؛ بنده ی عزیز و گرامی که چیزی نیست. از این دست زیاد است هوار تا.
به الفاظ زمینیتان با شما سخن گفتیم، باشد که هدایت گردید.
تفسیر در اینمورد:
http://www.darrahehaq.com/fa/node/6243
http://video.google.com/videoplay?docid=6814837987767770592
مومن جان
یعنی قرآن مربوط به عربهای همان دوره بوده نه دنیای امروزی
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j4/alm00034.htm#link261یک لینک دیگه ی تفسیر قرآن
راستی اگر واقعا میخواهید چیزی یاد بگیرید باید دلیتان را بسپارید دست صاحب اصلی کتاب و بعد شروع بخواند آن کنید. اسلام راهی نیست که با عقل و هوش بتوانید در آن پا بگذارید….
دل لازم دارد!
باید تسلیم محض خالق شوی و دل بدهی…
اگر دل ندهی هیچ چیزی از آن عایدت نخواهد شد… حتی اگر عابدی 700000 ساله باشی مثل شیطان
سلام دوست خوبم
قرآن برای تمامی دورانها است. اسلام برای تمامی انسانهاست.
اسلام واقعی راه وروشی است برای گفتار نیک، پندار نیک و رفتار نیک
چرا اینقدر این دو عقیده ی زرتشت و اسلام شبیه اند؟ دلیلش اینه که هر دو از یک منبع سرچشمه میگیرند. بنابراین برای اینکه قرآن را بشناسی باید کسی که آنرا نازل کرده بشناسی و بدانی که به نا پاکی و کژی امر نمیکند و اصلا از جنس اینها نیست.
همانطور که گفتم باید با ایمان برای حل سوالاتت به آن مراجعه کنی و بدانی که خدا آخرش به خوبی و پاکی و نیکوکاری امر میکند… نه به بدیها
باید ائل قبول داشته باشی که قرآن کتاب خداست با دلت
بعدش میتوانی از آن راهنمایی بخواهی هر جا که راه بر تو دشوار شد. غیر این باشد دوست من گمراه خواهی شد
در پناه دادار توانا باشی
متاسفم که با تمام سخنان شما مخالفم
ولی خوشحالم از بحث کردن.
لطفا اگر میتوانید معنی این آیه را بدون حاشیه بیان کنید.عقل ما شاید جواب ندهد ولی برای شما حتما جواب میدهد
راستی یک نصیحت
هیچوقت فکر نکن میزان حقیقت تو هستی و عقاید تو
عقاید بقیه رو هم بشنو
دوستانه بود به دل نگیری
با این اوصاف پس فکر کنم شما اصلا با وجود خداوند مشکل داری دوست عزیزم و اعتقادی به وجود خدا نداری. نکند من دارم با آرش بی خدای معروف صحبت میکنم.
اگر هستی بدون که اکثر مقالاتت را خواندم و من هم با آنها مخالفم. برای پیروز شدن در بحث باید علم کافی داشت که نه من دارم و نه نویسنده ی مقالات منصوب به آرش بیخدا
کلام آخر اینکه:
کسی که نصیحت میکنه خودش هم باید نصیحت پذیر باشه دوست عزیزم
حداقل بایستی برای اینکه به تناقض نرسه به نصیحت های خودش را عمل کند.
و اینکه …
راجع به بحث هم که دیگر با این لینکها و حرفایی که زدم جای بحثی نمانده است. مگر اینکه بخواهی بروی روی اثبات حرف خودت که میره توی مقوله عقلانیات و متناقض با آن مطالبی است که در بالا برایت نوشته ام.
من هم تمام حرفهایم دوستانه بود
آرش بیخدا نیستم
همیشه هم حاضرم هر حرفی را قبول کنم به شرطی که باعقل من جور در بیاد
و منطقی باشد.بحث هم این است که قرآن شده یک چماق برای هرکسی که بخواهد حرفی بزند.
من حاضرم قرآن را بپذیرم اگر با عقل من جور درآمد.
ولی سوال اینست آیا شما هم حاضریدقرآن رو کنار بگذارید اگر زمانی با عقل شما مخالف بود؟
پس با هم سر مورد عقل در تناقضیم…
لازم نیست چیزی را قبول کنی بجز خدا را که آنهم نمیتوانی قبول نکنی چون در غیر اینصورت وجود خودت یک تناقض میشود…
من اینرا میگویم:
قرآن را فراموش کن ، فکر خدای قرآن باش
کعبه را فراموش کن، فکر خدای کعبه باش
عاشق شو….
وقتی عاشق شدی دیگر نیاز به تفسیر کشیشان و زاهدان نخواهی داشت. هر روز در آتش عشقش میسوزی و بازهم احساس خوبی خواهی داشت.
در راه عشق عقل راهی ندارد دوست عزیز
در پناه حق باشی
شما تفسیر آورد ی از ملا ها که این آیه را توجیه کنید.
ولی من از زاهدان تفسیر نیاوردم.
امیدوارم پیروز باشی.
بگناهان آلوده ام و بنابراین ادعای پارسایی و زهد ندارم.
ولی من خودم یکی از عاشقانش هستم…
میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان با ایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند.
agha jam konid in dastane Islam va bardegi va sex ro, khaste nashodid vaghtetoon ro talaf mikoni rooye in mozakhrafa….agar too Quran neveshte bashe Mast siahe choon Quran neveshte ghabool mikonid…akhe ghal ham be adam khoob chizie…tafsir killo chande? dastan sarmaye dari va barde keshi boode in Islam.
bebakhshida vali ridam to in aye ba mafhooomesh. fekr konam hamin kafi bashe baraye tafsiresh chon bishtar az inam liaghatesh ro nadarre. hamon an kafishe
ezzat ziad
d:)) aali bood! alan aghaye momen soosketoon mikone:D
Momen jane aziz.
Har jahanbiniye ke az man bekhad aghlam ro tatil konam va del desparam ro bi maani mibinam, chon be inshekl tamamiye jahanbiniha be yek andaze pooch va gher=yre ghabel naghd hastand, khoshhalam ke khoda be to komak mikone, vali narahatam ke aghl ro bikhial shodi pesar jan, fekr kon, daran zandegit ro mipacahn momen jan
فقط برای اینکه خیلی بحث دو طرفه نشه:
مومن عزیز نکته همین جاست. این عشق از کجا حاصل میشود؟ اگر صرفا به این دلیل که ما در یک خانواده مذهبی متولد شده و با این اعتقادات بار امده ایم کفایت میکند؟
بدیهی است برای اکثریت مردم کفایت میکند. همین که ارامش قلبی دارند و به گفته پدارنشان عمل کرده اند خرسندند. اینان اول ایمان می آورند و از نتیجه ایمان که آرامش است برخوردار میشوند. این تا همین جا خیلی خوب است. اما باید اقلا بپذیریم که همین وضعیت را یک نفر یهودی یا بهایی یا سیک یا بت پرست هم دارد. آنها هم از دریچه دل اعتقاد دارند و عاشق هستند و تا پای جان در راه اعتقادشان می ایستند. مقدمه پذیرش عشق پذیرفتن اعتقاد دیگراندیشان استو همانطور که مولوی میگوید.
اما اقلیتی نیز هستند که جویای چشمه نایاب حقیقت از دریچه عقل هستند و همانند آرش پرسشهایی را مطرح میکنند که پاسخی روشن برای انها نیست. این پرسشها نیز مقدمه ورود استدلال و عقل به حوزه اعتقادات است و معمولا بی رحمانه باورهای دیرینه را به چالش میکشد. این چالشها اضطراب و ناارامی به ارمغان می آورد. برای بسیاری از انسانها تحمل این اضطراب دشوار است. پس به انکار رو می آورند.
دوست عزیز، با علم تنها نمیشه همه چیز رو اثبات کرد (رجوع شود به فلسفه علم!) در مورد این آیه هم نظری ندارم.. ولی حتما تفسیر خاصی داشته که بهتر دنبالش بگردی نه اینکه در جا بزنی و بهش بخندی! خود دانی!
هرکس بخواد به استناد این آیه قرآن رو زیر سوال ببره، میتونه
هرکس هم بخواد این آیه رو توجیه کنه میتونه، و دلیل این مساله هم شرایط خاص این آیه هست.
شما اگر دنبال زیر سوال بردن قران هستید که تقریبا موفق هستید ولی اگر دنبال این هستید ببنید قرآن حقیقتا کلام الله هست یا خیر، آیه مناسبی رو انتخاب نکردید.
دیگه لازم شد یه ریدمان قرانی تشکیل بدیم خیلی دارن
قرانو اذیت می کنن خدا یا این قران چه گناهی کرده هر کی رد میشه یه ریدمان بهش میزنه
قرآن کس شعر الهی برای گایدن نسل بشر فرستاده شده است
salam va sharmande be khatere ingilisi type kardanam
jenabe momen manam ye jurayi mesle in agha arash fekr mikonam vali hamishe khodaro ghabul daramo khaham dasht vali delam mikhad bedunam nazaret rajebe ayeye 34,35 e hamin sure az ghoran chie?
vaghean mituni hatta yek jomleam rajebesh harf bezani? shaaeresh mige «agar az NAFARMAANIye zananetan BIIMNAAKID nokhost anan ra pand dahid o az khaabgaaheshan duri gozinid va agar karsaz nabud ANAN RA BE KOTAK ZADAN TANBIH KONID» ta pas farda sobam bekhay bahs koni enghadr az in chiza tu zehname ke begam vali shoma be estelah momena khodetunam nemidunid chio miparastid aslan deletun nemikhad hatta ye lahzeam be chizayi ke nafyeshun mikone fekr konid
ino dar nazar dashte bash ke ma tu iran bozorg shodim hamishe hameja az khubiyaye in chiza baramun goftan chera khodet nari khubo bado az ham tashkhis bedi? to khodet jozee az khodayi pas faghat khodaro beparast na bandeye khodavo sango chubo kaghazo.
salam va sharmande be khatere ingilisi type kardanam
jenabe momen manam ye jurayi mesle in agha arash fekr mikonam vali hamishe khodaro ghabul daramo khaham dasht vali delam mikhad bedunam nazaret rajebe ayeye 34,35 e hamin sure az ghoran chie?
vaghean mituni hatta yek jomleam rajebesh harf bezani? shaaeresh mige «agar az NAFARMAANIye zananetan BIIMNAAKID nokhost anan ra pand dahid o az khaabgaaheshan duri gozinid va agar karsaz nabud ANAN RA BE KOTAK ZADAN TANBIH KONID» ta pas farda sobam bekhay bahs koni enghadr az in chiza tu zehname ke begam vali shoma be estelah momena khodetunam nemidunid chio miparastid aslan deletun nemikhad hatta ye lahzeam be chizayi ke nafyeshun mikone fekr konid
ino dar nazar dashte bash ke ma tu iran bozorg shodim hamishe hameja az khubiyaye in chiza baramun goftan chera khodet nari khubo bado az ham tashkhis bedi? to khodet jozee az khodayi pas faghat khodaro beparast na bandeye khodavo sango chubo kaghazo
jenabeh aghaieh momen,
in hamisheh rasmeh shoma va shabihaieh be shomast mihgooid ke ashegh shoo, ta dar yabi. dar in faghat chand chiz hast aval inkeh shoma safsateh mikonid va tafreh mirid chon javabi nadarid vaseh hamin dobareh mesleh hamisheh dast begeribaneh chizhaieh mishavid ke dar alameh khialat hastesh ya inkeh ghabeleh esbat nist. doma inke chera ma hamisheh bayad biaiem paieh manghaleh shoma va ashegh shim ta dar yabim, shoma bia hich chizi nasho vali ba khodet ro rast bash bebin be koja miresi. sevom inkeh faghat yehk lahzeh fekr kon bein ke chera in khodaieh eslamesh shoma hamieh rahaieh esbatesho be shoma basteh chera mitaresh ke dastesh roo besheh? vazehan vaseh inkeh niaz dareh be in security.
ای اصحاب من بشتابید به دستگیری من
در این دو صواب است، یکی زن توپل مپل پارسی نقد
دیگری دسته ای حوری گوگولی مگولی نسیه
من مریض قدرت و سکسم عزیز
زهد من جو تا شوی از مرض به دور و غنی
عمری در کسب جاه شده ای سرگردان
نقد را فعلا چسبیدن بودت راه حل
پس گردن بزن گر ندادند جزیه
به زنان آنان فرود آی از هر طرف که خواستی
شرمنده وقت ندارم وگرنه قافیه میدادم که کسی خرده نگیره که حرف آدمیزاده.
یادت نره که:
دولت اسلام دهدت زهد و مقام
گر کنی خود را فنا و عربیت شود کلام
«وقتی عاشق شدی دیگر نیاز به تفسیر کشیشان و زاهدان نخواهی داشت. هر روز در آتش عشقش میسوزی و بازهم احساس خوبی خواهی داشت»
مي توانيم جاي كلمات «عاشق» و «معتاد» را عوض كنيم و تغييري در معني بوجود نيايد!
«اصلا با وجود خداوند مشکل داری دوست عزیزم و اعتقادی به وجود خدا نداری»
«وجود داشتن» در «زمان» محتمل است. چگونه خداي خود را در زمان قرار ميدهيد؟
«اسلام راهی نیست که با عقل و هوش بتوانید در آن پا بگذارید»
عجب! بالاخره ما نفهميديم اسلام شما چه ديني است؟! ابتدا با استدلال شروع ميكنند بعد كه در مي مانند ميگويند عقل در آن راه ندارد!
مي گويند اسلام اين نيست، آن نيست، پس چيست؟
دوباره به وضوح در تفسیر المیزان می بینیم که اولا در دین کثیف اسلام برده داری و کنیز داری رواج داشته و طبق خود آیه و تفسیر تأیید می شود که زنان را به کنیزی می گرفتند. دوما اینکه همخوابگی با کنیز «شوهردار» در اسلام حلال است و زنی که شوهر داشته فقط به خاطر اینکه کنیز بوده همخوابگی با او حلال است!!!!
تفسیر المیزان – طباطبائی:
به استثناى «كنيزان» كه در عين اينكه «شوهر دارند» ازدواج با آنها «حلال» است به اين معنا كه «صاحب كنيز» كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او «همخوابگى» نموده ، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است.
حالا ببینیم مسلمانان چه عقیده ای دارند؟!!
مومن عزیز حرف های قشنگ و زیبایی گفتید، به صحبت بنده هم توجه کنید، (فرض) عمل شخص بنده شاید باعث بشه که کسانی که مطلع به قرآن خوانی و نماز خوانی من هستند خطایی از من ببینند دچار شک در راه من بشند (به علت دانش کمشون که راه درسته و من عمل نادرستی انجام دادم) و شاید من به علت غرور (و شاید صفت های دیگه)، به خطای خودم نتونم اعتراف کنم و این باعث به این میشه که اونها هر چه بیشتر راه من رو نادرست بدونن (بازم به علت دانش کمشون)
هر چند من هم به گناه آلوده ام و مدافع خوبی برای اسلام نمی تونم باشم.
و در خطاب به دوست عزیز، بیداری ای کاش کل آیات سوره نسا رو می زاشتی و متن عربی، نمیشه اینجوری قضاوت کرد، سوره حمد رو هم ای کاش در نظر بگیری که چه دیباچه زیابیه برای این کتاب آسمانی (شاید بهترین، اگر کتاب های دینهای دیگر رو هم خواستید یک سری بزنیدو بخونید، شاید با نظر من موافق شدید)
جالب اینجاست که امروز بعضی از دوستان دین گریز در پاره از موارد به تمام ادیان دید منفی پیدا کردن و در کل شدیداً خشم برشون چیره شده.
من حاضرم هر وقت ببینم اشتباه کردم اعتراف کنم
آیا شما اینقدر شجاع هستید؟
اینجا که بعضی ها دارن بجای بحث، فحش میدن! خب شخصیتشونو دارن پیاده میکنن اینجا دیگه!
اما:
ما باید تابع عقل باشیم، قرآن و اسلام که هیچ، اگر خدا هم مخالف عقل بود، باید کنارش بگذاریم. ولی سوال اساسی این است که آیا عقل مخالف خدا وقرآن و دین است؟ خیلی راحت تر از آنچه شما تصور می کنید می توان حقانیت خدا، دین و قرآن را ثابت کرد. کمی تأمل و فرصت می خواهد.
درباره آیه هم باید بگویم اگر کمی با زبان عربی آشنایی داشتید، آیه را بهتر می فهمیدید. متن آیه این است: (و الحمصنات من النساء الّا ما ملکت أیمانکم) که ازدواج با زنان شوهر دار را حرام دانسته مگر کنیزانی که مالکان قبلی به آنها شوهر داده اند که طبق مفاهیم صریح دین، احکام ازدواج و جدایی در کنیزان، به علت شرایط خاص آن زمان، با انسانهای آزاد بسیار بسیار متفاوت بود.مثلا مالک یک کنیز می توانست در صورت صلاحدید، حکم جدایی بین آنها را اجرا کند. و البته و صد البته که زن کنیز هم مانند زن آزاد باید عده نگه می داشت و تمام احکام عفاف و پاکی که در همه انسانها بود، در کنیز هم جاری بود. پس آیه ربطی به آنچه شما فهمیده اید ندارد. بعلاوه که اسلام بحث کنیز و برده را با توجه به شرایط آن زمان، موقّتا پذیرفت تا هم با شورش اجتماعی عربها ـ و غیر عربهای ـ جاهل آن زمان مواجه نشود و هم با احکام خاصی که نسبت به برده ها و کنیزان دارد، زمینه ی مسلمان شدنشان را فراهم کند. همانگونه که تاریخ هم نشان می دهد که بسیاری از آنها بعد از کنیز و برده شدن، در اثر معاشرت با مسلمانان، داوطلبانه اسلام آوردند. پس آیه اصلا ربطی به آنچه شما پنداشته اید ندارد.
نکته دیگر درباره اسلام اینکه: ایرانی ها که سابقه ی علمی و فرهنگی چند هزار ساله داشتند و در بین خودشان پیامبران بزرگی چون کورش و زرتشت را داشتند، بسیار راحت اسلام را پذیرفتند و جنگهای مسلمانان با ایرانیان، بسیار محدود بود و علت اصلی شکست حکومت، همراهی نکردن مردم با آنان و تمایلشان با مسلمانان بود. بخصوص که درباره اسلام خیلی چیزها شنیده بودند. و البته این را هم باید بگویم که چند سال هم طول کشید تا با فرهنگ اسلام کاملا آشنا شوند. همانگونه که بسیاری از عربهای شبه جزیره هم سالها طول می کشید تا با اسلام کاملا آشنا شوند.
کاش محلّی برای بحث علمی بدون دغدغه ی اهانتها و فحشها بود.
در جواب آقای اندلس لاو
->سوره حمد رو هم ای کاش در نظر بگیری که چه دیباچه زیابیه برای این کتاب آسمانی (شاید بهترین، اگر کتاب های دینهای دیگر رو هم خواستید یک سری بزنیدو بخونید، شاید با نظر من موافق شدید)
آیا نیایشهای زرتشت در گاتاها را که خیلی پیش از اسلام سروده شده است را خوانده ای که چنین چرندی می گوئی؟ در آن هنگام احتمالا پیامبر در صلب یکی دیگر از پیامبران بوده است به قول خودتان! ولی ایرانیان خداپرست بودند! عشق بت پرستی در ذات شما بوده است و نه ایرانیان.
در ضمن هر کس بگوید سوره حمد حرف خداست خود بت پرست و خود پرست است.
ایاک نعبد و ایاک نستعین۰ اهدنا الصراط المستقیم و …
چگونه ممکن است خدای دانا و توانا این حرف را بزند؟
آیا الله شما دارد خدای دیگری را صدا زده و می پرستد؟
جماد مغز شما حتی اجازه فکر کردن را به شما نمی دهد.
جالب است بدانید که سوره حمد را در هنگام جمع آوری قرآن نمی خواستند جزء آن قرار بدهند.
بروید مطالعه کنید و بعد ادعای خدا پرستی کنید!
شما مسلمانان، خدا پرست نیستید بلکه خود پرست و بت پرستید. اگر نبودید، اینقدر آدم نمی کشتید برای همخوابگی با حوریان در بهشت.
برام جالبه اینطور مواقع که میشه مینیمالیستیک مینویسید و برداشت رو به عهده کاربران میگذارید.
قومی متفکرند اندر ره دین
قومي به گمان فتاده در راه يقين
ميترسم از آنكه بانگ آيد روزي
كي بيخبران راه نه آن است و نه اين
فـلسـفـه ايـن حـكـم در حـقـيـقـت ايـنه كـه ايـن گونه زنان يا بايد به محيط ((كفر)) بازگشت داده شوند، و يا بدون ((شوهر)) همچنان در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنـهـا بـا شـوهـران سـابـق قـطـع شـود و از نـو ازدواج ديـگـرى نـمـايـنـد، صـورت اول بـر خـلاف اصـول تـربـيـتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است ، بنابر اين تنها راه همان راه سوم است .
تفسير نمونه ، جلد 3، صفحه 371
http://www.2mahal.com/g.htm?id=21962
fek konam khode quran ham tu yeki az ayehaye sureye Al Erman neveshte ke yek serri ayeha hastan ke ghalat andaz va gomrah konande khahand bood va yek serri ayehaye asli va kelidi hast, va ahle aghlo o fekr o basirat (ehtemalan na ahle del?!!) bayad be ayehaye asli roju konand ta gomrah nashanavd.
Shomareye aye yadam nist vali tu safheye avale sureye aale emrane va tulani tarin ayeye oon safhast.
dar har surat merci babate matrah kardane in mozu, soale khubie 🙂
در جامعه به ظاهر ایدوئولوژیستی امروز که بیان افکار و نظریه راجع به تمامی مسائل در قالب آزادی بیان و قلم به هر جوجه فکلی داده می شه انتظار بیشتر از این هم نمی ره. دقت داشته باشید که بحث و بررسی و دادن نظریه راجع به محتوا و قلب قرآن کاری هست که خود متخصصان حتی شرق شناس و اسلام شناس هم هنوز توش موندن، چطور یه دسته آدم بی سواد و سرراهی می آن و می گن قرآن فلانه!
اونهایی که نمی دونند بدونند که صرفا به اقتضای شنیدن قرآن خیلی ها اسلام آوردند و این اوج فصاحت و بلاغت قرآن رو می رسونه. حال اونکه اونهایی که منافعشون رو با وجود قرآن در خطر می بینند تنها افرادی هستند که به مخالفت با اون می پردازند. ضمن اینکه متاسفانه این روزها ملت فکر می کنند چوم حکومت فعلی دچار مشکل هست پس قرآن هم مشکل داره. باید بگم که ذات و خلوص قرآن به عنوان یک معجزه تحت تاثیر هیچیک از این اتفاقات نمی تونه باشه.
اون مدعیان یه بار دیگه برن اون انجیل ها و تورات های تحریف شده رو بخونند تا ببیند زیبایی و عمق مفهوم قرآن رو.
متاسفانه نسل جوان امروز کشور ما داره راهی رو که دوران مدرنیزم تو اروپا تجربه کرد رو دنبال می کنه، غافل از اینکه این راه 100 سال پیش شکست خورده قلمداد شده و مردم به این نتیجه رسیدند که بدون راهنمایی مذهب نمیشه به هیچ جا رسید. مذهبی که از عقلانیت و حقیقت صحبت می کنه. حقیقتی که فقط عاقلان! می تونند ببیننش.
ضمنا باید به اون دسته از دوستانی که از فحش و توهین استفاده کردن بگم که متاسفانه از نظر علمی استفاده از توهین نشانه عدم وجود منطق کافی در فرد هست. حالا بهتر می شه تصمیم گرفت کی منطق داره کی نداره!
آقای حمیدی عزیز
لطفا پاراگراف آخر خود را بخونید:
«استفاده از توهین نشانه عدم وجود منطق کافی در فرد هست. حالا بهتر می شه تصمیم گرفت کی منطق داره کی نداره!»
بعد دوباره کامنت خود را بخونید
بعد از آن چرا به جای بحث درباره موضوع؛ نویسنده را زیر سوال میبرید
بنا به نظر شما باید قرآن انقدر قوی باشد که از خود دفاع کند.
حالا نویسنده جوجه فکلی باشه که جواب دادن بهش ساده تره!
طرف کامنت من اولا بیشتر اون بازدیدکنندگانی بود که هرچی از معده مبارک بیرون تراوش شده بود رو ریخته بودند رو کیبورد.
در باره پست شما هم دو تا موضوع رو مطرح می کنم. اولا عنوان بحثتون! که اگر می توانید مثل این آیه بیارید. که گمونم اشاره کلی به کلام خداوند باشه در باره بی همتا بودن قرآن و اینکه هیچکس نمی تونه مثل اون رو بیاره. که حقیقتا هم همینطور هست و نمی تونند که بیارند. یعنی اگه می تونستند خیلی وقته که آورده بودند.
ثانیا راجع به خود آیه که دوستان تحلیل های متفاوتی داشتند که من قسمنی از کامنت تارنما رو می پسندم. ضمن اینکه اگر سوره نسا رو یکبار بخونید متوجه نکات خیلی جال توجه دیگه ای هم می شید. جالب اینجاست که این سوره یکی از حساس ترین سوره هاست، که خیلی از مخالفان با مقایسه اون با حقوق و باورهای افراطی فمینیستی امروزی نتایج به ظاهر جنجال برانگیز و مدارک کافی برای زیر سوال بردن اسلام و قران پیدا می کنند. این در حالی است که علم کافی به زبان قرآن و همچنین منطق اصولی و بی طرف در راستای تحلیل آیه ها نتیجه ی کاملا متفاوتی ارائه می ده.
دقت داشته باشید که یکی از زیبایی های قرآن و چیزی که معمولا جز افراد خیلی حساس و تیزبین متوجه نمی شن لایه ای بودن مفاهیم قرآن هست. شما در هریک از آیات می تونید چند مفهوم رو و معنا رو پیدا کنید که با تعابیر شما سازگار باشه. پیشنهاد می کنم قبل از هرنوع ایجاد نگرش و تصویر ذهنی نه تنها از قرآن بلکه از هر فرد و چیز دیگه ای یکبار اون رو با تمام ابعادش مورد بررسی قرار بدید بعدا بی طرف تصمیم بگیرید.
در ضمن شما خودتون رو «جوجه فکلی» تصور نکنید چون خیلی از شما فکلی ترهاش هنوز هستند که موقعیت و جایگاه مهمتری دارند و از جبهه های مخالف خیلی قوی تری به اسلام و قرآن حمله می کنند. در نظر من اونها فکلی هستند شما هنوز به اون level نرسیدید به گمونم.
حمیدی عزیز
کاش به جای اینهمه محکوم کردن کمی درباره این آیه توضیح بدهید.
بر اساس اونچه از تفاسیر و یافته هام نتیجه گرفتم اولا نوع ترجمه شما ناقص و بعبارتی غلط هست و تفسیر جامع و قابل قبول رو در زیر ارائه می دم. امیدوارم جرقه ای در اذهان پلمپ شده بحساب بیاد!
» ايـن آيه , بحث آيه گذشته را در باره زنانى كه ازدواج با آنها حرام است دنبال مى كند و اضـافه مى نمايد كه : ((ازدواج و آميزش جنسى با زنان شوهردارنيز حرام است )) (والمحصنات من النس).
تنها استثنايى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جـنـگـهـا در مـى آيند, همان گونه كه آيه مى فرمايد: ((مگر آنهارا كه (از طريق اسارت ) مالك شده ايد)) (الا ما ملكت ايمانكم ).
زيـرا اسـارت آنـهـا به حكم طلاق است و اسلام اجازه مى دهد بعد از تمام شدن عده با آنان ازدواج كنند*.
سـپـس بـراى تـاكـيـد احكام گذشته كه در مورد محارم و مانند آن وارد شده مى فرمايد: ((اينها احـكـامـى اسـت كه خداوند براى شما مقرر داشته و نوشته است ))(كتاب اللّه عليكم ) بنابراين , به هيچ وجه قابل تغيير و عدول نيست .»
البته کنکاش و به اصطلاح اتمی نگاه کردن به قضیه هم شاید کمکت کنه. قبل از طرح سوال بعدی حتما سعی کنید این تفسیر جا بیفته.
در ضمن، محکوم نمی کنم جانم، سعی می کنم بهتون یاد بدم که به قول آمریکایی ها «Look at the bigger picture». یعنی یکمی قضایا رو از دور شاهد باشید تا تمام جزئیاتش براتون آشکار باشه.
خیلی جالبه که شما به هیچ وجه حاضر نیستید قبول کنید امکان اشتباه وجود داردو سعی میکنید همه (نادان ها) را به راه خودتان(داناها) بیاورید.
این که نشد بحث .
این که شما خود را حق مطلق میدانید و عقاید دیگران پشیزی برای شما اهمیت ندارد مهمترین نکته است.
فرض کنید در جایی دیگر دینی دیگر وجود داشت که شما را کافر میپنداشت.
آیا روا میداشتید همین رفتار قرآنی شما (تجاوز به زن شوهردار)نسبت به ناموس شما بشود.
واقعا رفتار شما را درک نمیکنم.چرا تلاش بیهوده میکنیداز چیزی که قابل دفاع نیست دفاع کنید.دست بردارید از این جمود فکری، کمی تواضع هم بد نیست.
منظور شما از اذهان پلمپ شده چیست؟
من حاضرم در صورتی که اسلام حقانیتش به من ثابت شد مسلمان شوم شما چطور آیا حاضرید در صورتی که گمراهی در آن یافتید کافر شوید؟؟؟؟
دوست عزیز، قبول کردن خداوند به عنوان دانا و توانای مطلق اولین اصل مسلمان بودن است. البته این بدین معنا نیست که شما هرچیزی را بدون دلیل و منطق بپذیرید. در منطق و خط مشی افراد باید خیلی تامل داشت از اونجایی که منطق اصلی خداوند-محور است (عاری از گرایش) و به هر نظریه ی ایده پردازی نمی شه گفت منطق!
من هرگز خودم رو حق مطلق نمی دونم چون حق مطلق یه وجود بیشتر جز خداوند نیست، خودم هم مسلمان افراطی نیستم که هیچ چیز رو نپذیرم ولی در مواردی وظیفه خودم می دونم که حق به جانب باشم. توجه کنید که آخرین دینی که توسط خداوند روی زمین مطرح شده دین اسلام هست و فکر نکنم دینی باشه که دین من و پیروان دین من رو کافر بپنداره. از اونجایی که همین الان هم وجود نداره، پس فرض شما در حکم یک تخیل هست.
دوست عزیز، استفاده از واژه تجاوز به زن شوهر دار اصلا صحیح نیست، در حالی هست که اگر به تفسیر و آیه دقت کنید متوجه می شوید زنان بعد از اینکه به اسارت گرفته شدند دیگه در حکم زن طلاق گرفته شده محسوب می شند. حال اونکه می شه اونها را به دیار خودمون بیاریم و هر نوع استفاده و سو استفاده که دلمون خواست رو ازشون بکنیم این در حالی است که قرآن راه بهتری رو که همون ازدواج باشه رو پیشنهاد می ده که اولا توافق طرفین درش مطرح هست و ثانیا برای مرد مسلمان فقط ازدواج با زن مسلمان جایز هست که این هم می تونه یکی دیگه از مزیت های این نوع ازدواج بشمار بیاد.
در تعریف اذهان پلمپ شده باید افراد و طرز فکرهایی رو مثال بزنم که دارن به روش 100 سال پیش اروپا فکر می کنند. توضیحات بیشتر رو خودتون برید و مطالعه کنید.
در ضمن حقانیت اسلام یک اصل اثبات شده هست، و من و امسال من هرگز مسیری رو که بصورت کامل برای ما بوجود اومده رو بخاطر ایده های واهی و بی پایه و اساس رها نمی کنیم که کافر شیم.
ضمن اینکه شخصیت شما رو محترم می شمارم و از نوع کامنت ها و پست های قبلیتون برای بررسی و آشکار سازی هویت و وجود درونی شما استفاده نمی کنم که در این صورت اساس و پایه کلیه ایده ها و نظریاتتون زیر سوال بره.
همچنین ازتون تقاضا دارم تا بیشتر مطالعه کنید تا یکسری مسائلی رو که شاید دو لبه دارند رو بیشتر درک کنید. تزلزل ایده ها یکی از مسائلی هست که افرادی مثل شما خیلی دچارش می شند و این نوع مسئله بحران های روحی روانی عمیقی رو ایجاد میکنه.
حمیدی عزیز
خوب من تلاش کردم شما را درک کنم ولی نشد.
من یک فرض مطرح کردم که شما جواب آن را هم به درستی ندادید.
امیدوارم شاد باشید و شادی را برای بقیه هم بخواهید.:)
«توجه کنید که آخرین دینی که توسط خداوند روی زمین مطرح شده دین اسلام هست و فکر نکنم دینی باشه که دین من و پیروان دین من رو کافر بپنداره. از اونجایی که همین الان هم وجود نداره، پس فرض شما در حکم یک تخیل هست.»
چطور به این راحتی ازطرف همه مردم نظرمیدهید از کجا این آمار را بدست آوردهاید.
حتی بسیاری از مسمان ها هم شما را بت پرست میدانند(به خاطر استفاده از مهر) و برخی هم شما را امام پرست میدانند
«ازاونجایی که منطق اصلی خداوند-محور است (عاری از گرایش) و به هر نظریه ی ایده پردازی نمی شه گفت منطق!»
به همین راحتی تمام خدا ناباوران را از دایره منطق کنارگذاشتید!
«در ضمن حقانیت اسلام یک اصل اثبات شده هست، »
برای چه کسی ؟ پس چرا اینهمه نامسلمان در دنیا داریم؟
«ضمن اینکه شخصیت شما رو محترم می شمارم و از نوع کامنت ها و پست های قبلیتون برای بررسی و آشکار سازی هویت و وجود درونی شما استفاده نمی کنم که در این صورت اساس و پایه کلیه ایده ها و نظریاتتون زیر سوال بره.»
اینکه بدتر شد.من چیز پنهانی در وبلاگم ندارم که آن را بخواهید آشکار کنید
«دوست عزیز، استفاده از واژه تجاوز به زن شوهر دار اصلا صحیح نیست، در حالی هست که اگر به تفسیر و آیه دقت کنید متوجه می شوید زنان بعد از اینکه به اسارت گرفته شدند دیگه در حکم زن طلاق گرفته شده محسوب می شند. حال اونکه می شه اونها را به دیار خودمون بیاریم و هر نوع استفاده و سو استفاده که دلمون خواست رو ازشون بکنیم این در حالی است که قرآن راه بهتری رو که همون ازدواج باشه رو پیشنهاد می ده که اولا توافق طرفین درش مطرح هست و ثانیا برای مرد مسلمان فقط ازدواج با زن مسلمان جایز هست که این هم می تونه یکی دیگه از مزیت های این نوع ازدواج بشمار بیاد.»
آیا این آیات در این دوره کاربردی دارند؟آیا فقط به درد همان دوران و همان جماعت عرب نمیخوردند.
ما در آن موقع هم زندگی و قوانین بسیار مدرن تری داشته ایم.
«اون مدعیان یه بار دیگه برن اون انجیل ها و تورات های تحریف شده رو بخونند تا ببیند زیبایی و عمق مفهوم قرآن رو.»
کسی ازآن کتابها دفاع نکرد , آیه ای بود از قرآن برای بحث
»
در جامعه به ظاهر ایدوئولوژیستی امروز که بیان افکار و نظریه راجع به تمامی مسائل در قالب آزادی بیان و قلم به هر جوجه فکلی داده می شه انتظار بیشتر از این هم نمی ره. دقت داشته باشید که بحث و بررسی و دادن نظریه راجع به محتوا و قلب قرآن کاری هست که خود متخصصان حتی شرق شناس و اسلام شناس هم هنوز توش موندن، چطور یه دسته آدم بی سواد و سرراهی می آن و می گن قرآن فلانه!»
ظاهرا هیچکس نمیتواندقرآن را بفهمد جز شما!
من زمانی بخش هایی از قرآن را حفظ بودم ولی به تدریج که متن فارسی قرآن رامطالعه کردم پرسشهایی برایم مطرح شد که کسی نتوانست جوابی منلسب به آن بدهد.
متاسفانه شما نیز به جای پاسخگویی ,افراد پرسش کننده را بی سواد و سرراهی میپندارید.
در جواب آقای مومن که فرموده اند اسلام چیزی نیست که با عقل و هوش بشود درک کرد، دل لازم دارد باید ذکر کنم که صد در صد با شما موافقم. اسلام اصولا با عقل و هوش جور در نمی آید و فقط به درد همان اعراب و شما آدمهایی می خورد که یا عقل و هوش ندارید یا اینکه آنقدر از آن استفاده کرده اید که فراموش شده. همان بهتر که همه کارتار را با دلتان انجام دهید البته چه بسا منظور از دل همان شکم باشد.
عابر پیاده عزیز من، حرفم چرند بود شما درست می فرمایید ، اما من منظورم با غرور نگاه کردن به دین خودم نبود یا تمام دین ها رو کافر بدونم یا پایین تر از دین اسلام، من خیلی برای زرتشت احترام قائلم و حرف من فقط یک نوع ابراز علاقه بود، شما بنده رو قاتل خطاب می کنید ولی من می گم برای اینکه شما از دست من ناراحت نشید من گوش می کنم (هرچند آدم خوبی نیستم اما می خوام خوب بشم) به فرمایش شما با سپاس.
متاسفانه من مواردی که شما فرمودید رو نمی دونستم و هنوزم دقیقاً یقین ندارم و برام اهمیتی نداره درست باشه یا نه (هرچند حرف شما بسیار محترم)
من دو مسائله رو می گم که یک پیامبر فرمودند که روزی رو می بینم که پیروانم مثل گله گوسفندان بدون چوپان رها شده اند در بیابان (چیزی شبیه به این) و اینکه پیامبر مرد مستی رو دید در خیابان و مسیرش رو عوض کرد چون می دونست صحبت با اون مرد (نهی از منکر) تاثیر بدی میزاره. شاید امروز ما مشکلات زیادی داریم اما در روز های اول حتمی چنین موارد بوده که محمد رو پذیرفتن به عنوان یک راهنما. (من به هیچ وجه از اوضای امروز خوشحال و سرخوش نیستم و عقل دارم و تمام موارد رو می بینم و درک می کنم)
اما گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک، به من و شما میگه که ما به هم احترام بذاریم و حد اقل بدون خشم با هم صحبت کنیم عابر عزیز.
در هر صورت شما می فرمایید دین من بده من می پذیرم شما درست می فرمایید و در ضمن بنده سیاسی نیستم.
با سلام به همگی
من واقعا متاسفم برای بعضی ها که برداشت بد میکنند !!؟؟
به نظر من این آیه قدرت و عظمت زبان عربی را می رساند دوم ما باید برگردیم به تفسیر و احادیث و مهمتر از آن آیات مشابه به این آیه و پس از آن بتوانیم برداشت از این آیه بکنیم
تعبیر آرمانی واژه منطق که بر هر چیزی صادق و شامل باشه، از واژه حق و حقانیت برگرفته میشه. حق لازمه منطق هست و وقتی که خداوند وجود حق باشه، نتیجتا منطق بدون خدا هم معنایی نداره. دوست عزیز، افرادی که خدا رو قبول ندارند نه تنها از دید اسلام بلکه از دید تمام ادیان دیگه دچار نوعی تشویش و تزلزل درونی هستند. من با این حرفم عقده ای رو خالی نمی کنم یا نظریه ای بر پایه توهمات رو ارائه نمی دم. دقت کنید وجود خداوند – بدون در نظر گرفتن دین و مذهب – یک اصل استوار هست و تاثیر مستقیم بر حقانیت و درستی بحساب می آد. پس لازم هست که منطق رو با خداوند بسنجیم. نه منطق بشری که امکان وجود خطا درش وجود داره.
اسلام – بدون در نظر گرفتن گرایشات و مذاهبی مثل سنی و شیعه – در جهان بعنوان یک دین کاملا رسمی شناخته شده است و بیش از یک میلیارد پیرو داره. و هیچ قوم و مذهب دیگه ای مسلمان رو کافر نمی پنداره. خواهش می کنم که به حرفهای قبلیم با دقت تامل کنید.
در ضمن صحبت من راجع به انجیل و تورات مربوط به کامنت های برخی از دوستان بود، نه پست شما!
و یک اشتباه دیگه ات اینکه فرق بین فهمیدن و نظریه دادن رو نمی دونی. قرآن رو هرکسی که با تمرکز و حواس جمع بخونه می فهمه و به اصطلاح درک می کنه. ولی هرکسی نمی تونه اون رو بررسی و تحلیل کنه.
قرآن کتابی هست که بر تمام اعصار و افراد صادق هست، ولی شکل ظاهری قوانین می تونه همیشه تغییر پیدا کنه حال اونکه هدف و علت قضایا ثابت هستند. این طور می شه این رو تعبیر کرد که حتی آیات هم می تونند نسبت به درک و شعور مردم تعابیر مختلفی داشته باشند که در هر زمان و مکان می تونه متفاوت باشه البته در ظاهر. پس هدف و علت اصلی امری ثابت هست.
آقای حمیدی
متاسفم من هر چه میگویم شما حرف دیگری میزنید که ربطی به پرسش من ندارد.یا نمیدانید یا خود را به ندانستن میزنید.من از شما چیزی جز روراستی نمیخواهم
در تمام سخنان شما فقط غرور دیدم و کبر.
باز هم میگویم به راحتی تمام عقاید را به کناری میگذارید و فقط راه خودر ا حق میدانید.برداشتتان از منطق هم منحصر به فرد است.
در ضمن گویا زبان خدا هم هستید و بقیه نافهمانی که شما باید هدایتشان کنید.
در کل به هیچ سوال من پاسخ درستی ندادید.
منطق خداوندی هم حتما فقط شما میدانید.
گفتم بسیاری از مسلمانان سنی شیعیان را غالی و برخی بت پرست میدانند . کجاست جوابتان؟
در آخر امیدوارم به نظر بقیه هم احترام بگذارید.
با اینکه من سوال واضحی در سخنانتان نیافتم ولی خوب این آخری را می شه اسمش رو سوال گذاشت.
اول اینکه، موضوع اصلی پستتان ربطی به سوال ندارد ولی چون مطمئن هستم که شبهه ای در ذهن شماست لذا فرصت مناسبی برای کنکاش در این قضیه حس می کنم. ببینید، خیلی از عقاید سنی و شیعه باهم متفاوت هست، ولی عموما این عقاید همه در قرآن و برداشت های آن به یک مسیر یکتا یا حداقل دو ایده موازی می رسند. پس اختلافات را می شه یکسری باورهای فرعی فرض کرد. که تاثیر زیادی در وجود فاصله ها و تفاوتها نداره. اینکه این اختلافات به حدی امروز ها اوج گرفته که سنی ها شیعیان رو به عنوان مسلمان قبول ندارند بر می گرده به باورها و رویکردهای وهابیت بین سنی ها. وهابی هایی که معتقند بقتل رساندن 7 شیعی یعنی جواز بدون قید و شرط بهشت!! حالا ببینید آیا شما هم کار درستی می کنید که دارید عقاید یک عده انسان عقده ای و خونخوار رو ترویج می دید؟
خوشحال می شم اگر قلب منطق رو برای من و دوستان توضیح دهید. (اگر منطقی که من ازش تعریفی رو ارائه دادم براتون عجیب میاد).
«منطق، مجموعه قواعدی است که ذهن را از وقوع خطا در تفکر، مصون می دارد.
منطق، شاخه ای از فلسفه و به معنی ابزاری برای صحیح فکر کردن است. در رابطه با فلسفه، در این علم، خود تفکر و چیستی استدلال مورد بررسی قرار می گیرد.
قواعد و قوانین منطقی به منزله معیار و ملاک است که هرگاه بخواهیم درباره موضوعی تفکر و استدلال کنیم، باید استدلال خود را با این معیار ها ارزیابی کنیم تا به طور غلط نتیجه گیری نکنیم.»
«مَنطِق را عموماً بررسیِ استدلالها میدانند. گرچه در تعریفِ دقیقِ منطق بینِ فیلسوفان و منطقدانان بحث است ولی در هر حال کاربردِ منطق در تشخیصِ استدلالِ درست از استدلالِ نادرست و مغالطه است.
در گذشته منطق صرفاْ شاخهای از فلسفه شمرده میشد ولی از میانهٔ سالهایِ ۱۸۰۰ در ریاضیات و در دهههایِ اخیر در علمِ رایانه نیز به آن میپردازند.»
میبینید هیچ حرفی از خدا نیست پس مغالطه نکنید
اگر در نوشته های من نشانی از خشم بوده است از همه پوزش می طلبم.
می خواهم نکته ای را متذکر شوم۰ خواهشا عزیزان، عشق خالص خود به خدا
را مرهون اسلام ندانید. اسلام و تشیع دو دین کاملا جدا هستند. بحث ما اسلام
است و طریقه بوجود آمدن آن. اکر نبود فرهنگ غنی ایرانیان خدا پرست، مطمئن باشید
الان اسلام اقلیت دینی کوچکی بیش نبود. از شما دعوت می کنم مطالعه کنید که چه کسانی دین
اسلام را در کشوری مثل اندونزی گسترش دادند؟ آیا اعراب بت پرست بودند که ما مثل کاسه
داغ تر از آش از آنها و دینشان خوب می گوئیم؟
عزیزان من ما خدا پرستیم و یک خدا بیش نیست، اما آیا خدای واقعی الله است؟
لطفا کتاب بیست و سه سال نوشته مرحوم علی دشتی را خوب بخوانید و فکر کنید۰
ای ایرانیان، بیدار شوید که در بد خوابی به سر می برید.
اگر این اعراب وحشی آدم بودند و دینشان درست، امروز شاهد وقایع نوار غزه نبودیم،
دیروز شاهد جنگ ایران و عراق نبودیم و فردا شاهد جنگهای دیگر نخواهیم بود!
اسلام از تشیع جداست پس الکی به دفاع از یک سری چرندیات نپردازید.
مطمئن باشد خداوند دانا و توانا از ریختن خون خوشحال نمی شود و از تجاوز و برده داری
متنفر است. خدای واقعی را بگردید و پیدا کنید و مدهوش اراجیف غیر عقلی و غیر انسانی نباشید.
Click to access 23_YEAR.pdf
لعن ت خ دا بران دشمنان اسلام باداز ازل تابه ابد كه اتش پرستان قديم ضد زرتشت وامام پرستان امروز ضداسلام وعيسي پرستان ضد مسيحند
سلام
اول اینو بگم که منم به خاطر همین جور شبه ها که برام پیش اومده بود سر از اینجا در اوردم ولی به نظرم بعضی از دوستان تو صحبتاشون یه جورایی یه طرفه به قاضی رفتند بابا این قرآن با این همه معجزههایی که توش اومده نمیشه گفت که همش کشکه و دوغ حالا کاری به فصاحت و بلاغت و جنبه های ادبیش ندارم ما که عرب نیستیم این چیزاش برامون واضح با شه ولی اینکه تو یه کتابی که 1400 سال پیش توسط یه کسی که هیچ سوادی نداشته اومده و توش این همه نکته جالب رعایت شده باید کمی فکر کرد چند تا نمونه آماری:
1- كلمه “حيوه“ 145 بار با مشتقات آن در قرآن بكار رفته است و به همان تعداد (145 بار ) كلمه “موت يا مرگ“ با مشتقاتش بكار رفته است.
2- كلمه “دنيا “ 115 بار و كلمه “آخرت“ هم 115 بار بكار رفته است.
3- كلمه “ملائكه“ 88 بار در قرآن آمده است و كلمه “شياطين“ نيز به همان تعداد 88 بار بكار برده شده اند.
4-“حر“ يعني گرما 40 بار و كلمه “ برد“ يعني سرما نيز 40 بار بكار برده شده اند.
5- كلمه “مصائب“ 75 بار و كلمه “شكر“ نيز 75 بار
6- كلمه زكات 32 بار و كلمه “بركات“ نيز 32 بار .
7- كلمه “عقل“ ومشتقات آن 49 بار و كلمه “نور“ نيز با مشتقاتش 49 بار .
8- كلمه “يوم “ به معني روز و “شهر“ به معني ماه در قرآن به ترتيب 365 بار و 12 بار بكار رفته اند.
9- كلمه “رجل“ به معني مرد 24 بار و كلمه “امرأه “ به معني زن نيز 24 بار در قرآن بكار رفته اند.
10- كلمه “امام“ بصورت مفرد و جمع 12 بار در قرآن آمده است.
یعنی همه اینا تصادفییه!؟ حالا یه مثال از نظریه نسبیت انیشتن و چند تا از نظرات قران در مورد انفجار بزرگ big bang و … رو توی pdf زیر جمع کردم خواهش میکنم با دقت بخونیم و فکر کنیم
بازم میگم من برای خودم هم خیلی از سوال های دوستان بالا هست و لی نباید با فکر بسته به قضیه نگاه کرد و با یک شبهه همه چیز رو زیر سوال برد.
بازم خواهش میکنم pdf زیر رو بخونید.
http://www.4shared.com/file/133329846/7eb9f6e0/qurann.html
آرش عزيز تو كه خودت كل اين اسلام و از ريشه قبول نداري پس چرا براي محكوم كردن تشيع از اعتقادات وهابيت استفاده مي كني؟